انتقاد از ت قطعا جایز، بلکه واجب است. ت، سازمانی است که در عمر هزارساله خود، شریف ترین انسانها و رهبران اجتماعی را به خود دیده است، اما با این حال، خالی از اشکال و انتقاد نیست. امامان انقلاب نیز از منتقدان این سازمان هستند. حضرت امام(ره) در منشور ت رویکرد انتقادی و سازنده به ت دارند. پس انتقاد بر دیگران عیب نیست.
اما انتقاد سازنده و دلسوزانه، نه هر نوع نقدی با هر روشی. انتقاد آداب خود را دارد. انتقاد غیر از تخریب و ضربه زدن است. انتقاد غیر از مسخرگی و لودگی است. انتقاد یعنی نقطه ضعف را در کنار نقطه قوت دیدن و برای رفع آن پیشنهاد دادن.
در دنیای سینما و رسانه، انتقاد یعنی نقطه قوت و ضعف یک جریان یا شخصیت حقوقی را در کنار هم به نمایش گذاشتن. مانند فیلمهای ابوالقاسم طالبی» که هر دو چهره خوب و بد در کنار همدیگر هستند. در قلادههای طلا» دو پلیس خیانت میکنند و باعث آشوبهای بعدی میشوند، اما فرمانده اصلی و سایر پلیسها صادقانه خدمت میکنند. در یتیمخانه ایران» نیز دو چهره از ت نمایش داده میشود: اولی انگلیسی که طرفدار تهای انگلیس است، و دومی نماینده مراجع که طرفدار مردم و ضد تهای انگلیس است.
اما در کنار انتقادها، با سه نوع غرضورزی در نمایش انتقاد مواجهیم:
1. نمایش یک چهره و نپرداختن به سایر چهره ها؛ بدیهی است اگر فقط یک چهره هرچند با رویکرد انتقادی نمایش داده شود، سایر چهرهها و شخصیتها نفی نمی شوند. اما از بدیهیات رسانه این است که اگر رسانه به چهره ای بپردازد، مهم میشود و بقیه مسائل و چهرهها از اهمیت میافتند. به سخن دیگر، نمایش چهره خاص از اقلیت یک صنف و پردازش آن، معنایش سرایت دادن این چهره به اکثریت صنف است.
2. نمایش حماقت و کودنی؛ این نمایش دیگر به معنای انتقاد نیست، که همان لودگی است؛ مانند گریم متفاوت، دیالوگ های غیر مؤدبانه و رفتارهای زننده ای که دور از شئون اجتماعی مردم است. دویدن های خنده دار، شوخیها و خنده های غیر مؤدبانه، رانندگی بد و کلمات دوپهلو، از این قبیل هستند.
3. بدسلیقگی در انتخاب بازیگر؛ انتخاب بازیگر، یکی از هنرهای کارگردان است. معمولا آینده بازیگر، از گذشتهاش وام میگیرد و بازیهای قبلی، تعیین کننده نقشهای آینده هستند. اوج این نکته در پر رنگ شدن چهرهای مثل طنز در بازیگر است. پر واضح است اگر بازیگری در طنز شناخته شود، سایر نقشهایش اگر جدی هم باشند، نمایشی طنزگونه خواهند داشت. همین که مخاطب تصور کند اکبر عبدی» یا حمید لولایی» شدند، کافیست خودش را برای دیدن تمسخر ت آماده کند.
در سریال نون خ» که یکی از نقشهای اصلی است، هر سه غرضورزی وجود دارد. بازیگر نقش ، هومن حاج عبداللهی» است که یک چهره معروف طنز است که مخاطب را آماده شوخیهای تند و تیز میکند. از سوی دیگر، حاج آقا در کنار ی، داور و وکیل است. واقعیت آن است که تعداد ونی که داور باشند، از میان 200 هزار به تعداد انگشتان یک دست هم نمیرسند. پس انتخاب چهره داور برای ، با واقعیت ت سازگار نیست، چه رسد به اینکه نقد شود.
جالب آنکه بسیاری از صحنه های طنز سریال، داوری های حاج آقا است که نمایش حماقت و کودنی در رفتار و گفتار است مثل کارت قرمزهای زیاد، دویدن های مسخره و اشتباهات داوری بزرگ.
اشکال بزرگتر آنکه چهره این ، به عنوان تک چهره از ت نمایش داده میشود و این ذهنیت را برای مخاطب میسازد که اکثر ون حتی از داوری یک مسابقه برنمیآیند چه رسد به سایر فعالیتهای اجرائی، یا رفتارهای احمقانهای دارند و دغدغههایشان فوتبال و اموال دیگران است.
با این اوصاف، آیا سریال نون خ» را مصداق یک طنز فاخر بدانیم، یا مصداق لودگی و تخریب ت؟
پرونده ویژه "تصویر ت در رسانه"
هادی چیتساز
درباره این سایت