مناهج



 

بازیگران مشهور در نقش ت

40 بازیگر - 41 فیلم

 

 

01

تعداد زیادی از بازیگران در نقش ظاهر شده اند اما آنچه قابل توجه است میزان بکارگیری بازیگرانی است که سابقه نقش های طنز را دارند. نکته دیگر عدم آشنایی عوامل فیلم با شکل و شمای لباس ت است تا آنجایی که در فیلم کیمیا و خاک و مدرس بازیگر نقش (حامد بهداد / مرحوم خسرو شکیبایی) عمامه را برعکس بر سر گذاشته اند.

در ادامه فهرستی از بازیگرانی که در نقش قرار گرفته اند و خلاصه داستان هر فیلم را ببینید:

 

 1.   پژمان بازغی در فیلم روز ملاقات


در خلاصه داستان این فیلم آمده است:مسعود نوجوانی است که در کانون اصلاح و تربیت دوران محکومیتش را سپری می کند. او بچه بی سرپرستی است و از اینکه کسی را ندارد تا به ملاقاتش بیاید، رنج می برد. مسعود که اهل مشهد است برای امام رضا(ع) نامه می نویسد. چند روز بعد جوانی (رحمت) از طرف آستان قدس رضوی به ملاقاتش می رود. رحمت بعد از ملاقات مسعود به دنبال حل مشکل او می رود و قصد دارد که حکم آزادی او را از قاضی بگیرد. رحمت حکم آزادی مسعود را می گیرد اما از آن سو مسعود از کانون فرار کرده است. رحمت برای بازگرداندن مسعود به کانون و اجرا شدن حکم آزادیش به دنبال مسعود به سمت مشهد می رود.

برای دیدن موارد بیشتر روی

ادامه مطلب کلید کنید.

ادامه مطلب


هنجارها
طلبه-کارگر» کاراکتر جذاب سینمای ایران!
آیا انتقاد از ت در رسانه جایز است؟
کدام آثار، تصویر دقیقی از ت نمایش داده‌اند؟

گزارش
کدام بازیگران معروف در نقش » ظاهر شده‌اند؟

راهکار:
آیا حوزه علمیه نمی‌خواهد از لباس و حرمت علمای اسلام دفاع کند؟

مطالب این پرونده منتشر شد



ذهنیت مردم از هر صنف و شغلی، واقعیت آن صنف را می‌سازد. از دکترها، انتظار تمیزی و تغذیه سالم دارند؛ چون نسبت به بیماری‌ها آگاهی دارند. از پلیس‌ها انتظار رعایت قوانین و دوری از بزهکاری دارند.

فرض کنید، پزشکی نمایش داده شود که زندگی چندان تمیزی ندارد؛ یا پلیسی که بیش و کم قوانین را رعایت نمی‌کند. نتیجه آنکه، ذهن ناخودآگاه مخاطب از تصویر قبلی اش تغییر می‌کند و همانی می‌شود که در نمایش می‌بیند. بی‌شک، نمایش یک نفر به معنای قضاوت برای همه افراد صنف نیست، اما در قاب تلویزیون اگر همان یک نفر نمایش داده شود، می‌شود نماینده همه صنف برای قضاوت کردن مردم. پس رسانه است که برای مردم ذهنیت می‌سازد.

ت هم صنفی از جامعه ایران است که طبیعتا در نمایش‌ها می‌آید. انتظار مردم از ت، انتظار روح معنویت و زهد و تقید به آداب مذهبی است. واقعیت آن است که مردم از یک ، توقع هر شوخی یا مزه‌ای را ندارند. طنز با ت، ذاتا فاصله‌ای بسیار دور دارد، چنانچه از پلیس نیز فاصله‌ای دور دارد.

اما امروزه نمایش ت، در سراشیبی طنز و لودگی قرار دارد. بسیاری از این فیلم‌ها کمدی هستند. برخی دیگر که کمدی نیستند، بازیگری کمدی نقش را بازی می‌کند و در بسیاری از آن‌ها نقش ، ته‌مایه طنز دارد.

پر واضح است که تصویر طنز و کمدی، در ذهن مخاطب دیگر جایی برای مرجعیت اعتقادی و رفتاری نمی‌گذارد؛ یعنی خالی کردن ت از وظیفه ذاتیش.

پرونده ویژه "تصویر ت در رسانه"

هادی چیت ساز


انتقاد از ت قطعا جایز، بلکه واجب است. ت، سازمانی است که در عمر هزارساله خود، شریف ترین انسان‌ها و رهبران اجتماعی را به خود دیده است، اما با این حال، خالی از اشکال و انتقاد نیست. امامان انقلاب نیز از منتقدان این سازمان هستند. حضرت امام(ره) در منشور ت رویکرد انتقادی و سازنده به ت دارند. پس انتقاد بر دیگران عیب نیست.
اما انتقاد سازنده و دلسوزانه، نه هر نوع نقدی با هر روشی. انتقاد آداب خود را دارد. انتقاد غیر از تخریب و ضربه زدن است. انتقاد غیر از مسخرگی و لودگی است. انتقاد یعنی نقطه ضعف را در کنار نقطه قوت دیدن و برای رفع آن پیشنهاد دادن.
در دنیای سینما و رسانه، انتقاد یعنی نقطه قوت و ضعف یک جریان یا شخصیت حقوقی را در کنار هم به نمایش گذاشتن. مانند فیلم‌های ابوالقاسم طالبی» که هر دو چهره خوب و بد در کنار همدیگر هستند. در قلاده‌های طلا» دو پلیس خیانت می‌کنند و باعث آشوب‌های بعدی می‌شوند، اما فرمانده اصلی و سایر پلیس‌ها صادقانه خدمت می‌کنند. در یتیم‌خانه ایران» نیز دو چهره از ت نمایش داده می‌شود: اولی انگلیسی که طرفدار ت‌های انگلیس است، و دومی نماینده مراجع که طرفدار مردم و ضد ت‌های انگلیس است.

 اما در کنار انتقادها، با سه نوع غرض‌ورزی در نمایش انتقاد مواجهیم:
1. نمایش یک چهره و نپرداختن به سایر چهره ها؛ بدیهی است اگر فقط یک چهره هرچند با رویکرد انتقادی نمایش داده شود، سایر چهره‌ها و شخصیت‌ها نفی نمی شوند. اما از بدیهیات رسانه این است که اگر رسانه به چهره ای بپردازد، مهم می‌شود و بقیه مسائل و چهره‌ها از اهمیت می‌افتند. به سخن دیگر، نمایش چهره خاص از اقلیت یک صنف و پردازش آن، معنایش سرایت دادن این چهره به اکثریت صنف است.

2. نمایش حماقت و کودنی؛ این نمایش دیگر به معنای انتقاد نیست، که همان لودگی است؛ مانند گریم متفاوت، دیالوگ های غیر مؤدبانه و رفتارهای زننده ای که دور از شئون اجتماعی مردم است. دویدن های خنده دار، شوخی‌ها و خنده های غیر مؤدبانه، رانندگی بد و کلمات دوپهلو، از این قبیل هستند.

3. بدسلیقگی در انتخاب بازیگر؛ انتخاب بازیگر، یکی از هنرهای کارگردان است. معمولا آینده بازیگر، از گذشته‌اش وام می‌گیرد و بازی‌های قبلی، تعیین کننده نقش‌های آینده هستند. اوج این نکته در پر رنگ شدن چهره‌ای مثل طنز در بازیگر است. پر واضح است اگر بازیگری در طنز شناخته شود، سایر نقش‌هایش اگر جدی هم باشند، نمایشی طنزگونه خواهند داشت. همین که مخاطب تصور کند اکبر عبدی» یا حمید لولایی» شدند، کافیست خودش را برای دیدن تمسخر ت آماده کند.

 در سریال نون خ» که یکی از نقش‌های اصلی است، هر سه غرض‌ورزی وجود دارد. بازیگر نقش ، هومن حاج عبداللهی» است که یک چهره معروف طنز است که مخاطب را آماده شوخی‌های تند و تیز می‌کند. از سوی دیگر، حاج آقا در کنار ی، داور و وکیل است. واقعیت آن است که تعداد ونی که داور باشند، از میان 200 هزار به تعداد انگشتان یک دست هم نمی‌رسند. پس انتخاب چهره داور برای ، با واقعیت ت سازگار نیست، چه رسد به اینکه نقد شود.
جالب آنکه بسیاری از صحنه های طنز سریال، داوری های حاج آقا است که نمایش حماقت و کودنی در رفتار و گفتار است مثل کارت قرمزهای زیاد، دویدن های مسخره و اشتباهات داوری بزرگ.
اشکال بزرگتر آنکه چهره این ، به عنوان تک چهره از ت نمایش داده می‌شود و این ذهنیت را برای مخاطب می‌سازد که اکثر ون حتی از داوری یک مسابقه برنمی‌آیند چه رسد به سایر فعالیت‌های اجرائی، یا رفتارهای احمقانه‌ای دارند و دغدغه‌هایشان فوتبال و اموال دیگران است.

با این اوصاف، آیا سریال نون خ» را مصداق یک طنز فاخر بدانیم، یا مصداق لودگی و تخریب ت؟

 پرونده ویژه "تصویر ت در رسانه"

هادی چیت‌ساز


یکی از سریال‌های طنز سال ۱۳۹۲، دودکش» بود که جواد عزتی» در قالب نقش بازی می‌کند؛ که شخصیتی ضعیف و احمق دارد؛ مسخره و تند حرف می‌زند، در موتورسواری هول است؛ می‌خواهد روایت بخواند ولی یادش می‌رود و باعث تمسخر دیگران می‌شود.

اما در واکنشی دور از انتظار، آیت‌الله حسینی بوشهری (مدیر وقت حوزه‌های علمیه سراسر کشور)، در مراسمی از عوامل این فیلم و سایر برنامه‌های رمضان آن سال تقدیر می‌کنند، بدون اینکه انتقادی از شیوه نمایش صنف ت کنند. ( http://b2n.ir/24222 )

هرچند ایشان بعدها در همایش مبلغان، نسبت به بازیگران نقش ت انتقاد کلی کردند، ولی آن تقدیر در حافظه رسانه‌ها ماندگار شده است.
 
وقتی جامعه فیلم‌ساز حساسیت ت را نسبت به شأن اجتماعی خودشان نمی‌بینند، بلکه تقدیر هم می‌شوند، آیا جز این است که انواع لودگی‌ها و حماقت‌ها را به بهانه طنز به نمایش گذارند؟ وقتی چراغ قرمزی احساس نکنند، جز این است که هر روز بر سرعتشان در تخریب چهره ت بیفزایند و حیثیت هزارساله ت را بی‌آبرو کنند؟

محمد حق‌پرست


خدمات اجتماعی از کارهای عمده ت است

 مقام معظم رهبری:
به طور خلاصه هر سه کار عمده دارد:
۱- هدایت فکری و معنوی و دینی مردم
۲- هدایت ی و بصیرت افزایی مردم
۳- هدایت و راهنمایی خدمات اجتماعی و غمخواری و خدمت رسانی به مردم
شما در هر شغلی باشید، یا باید هر سه این کارها را انجام دهید یا بخشی از آنها را انجام دهید

خدمات اجتماعی و حضور میدانی در امور خدمت رسانی مردم و مدرسه سازی و رسیدگی به حوادث و در زله ها و اینها ، کمک به توسعه سواد آموزی و اشتغال و اینجور چیزها اگر جلودار باشد و فعال باشد نیروهای مردمی پای کار می آیند.
۱۳۹۵/۰۲/۲۵


 انتقاد کارشناس سینما در خصوص تصویرسازی غلط از ت

محمدتقی فهیم در یازدهمین جلسه "سینما روایت":

این فیلم‌ها به جای اینکه در نقد ت باشند در نفی ت هستند. در خیلی از فیلم‌هایی که در سینمای ما ساخته می‌شود می‌گویند نباید وارد حکومت شود.

این فیلم‌ها می‌گویند باید کار‌هایی مانند سیم‌کشی ساختمان بکند یا در نهایت به منبر برود، به همین دلیل شاهد فیلم‌های پوپولیستی درباره ت هستیم که در آن می‌گویند باید گاو بدوشد و نباید مانند امام خمینی (ره) یا شهید بهشتی و شهید باهنر باشد.

 چرا فیلمی درباره #نسل_جدید_حوزویان که پیرو مقام معظم رهبری هستند، نمی‌سازید؟ ونی که فعال، باسواد، مدیر و مدبر هستند، چرا همه کار‌هایی که درباره ون ساخته می‌شود کار‌های خاله‌زنکی است؟

 هم اکنون در فیلم‌ها قلاب جذابیت شده است. این نقد ت نیست بلکه تهاجم به ت است. برخی از فیلمسازان مانند آقای منوچهر محمدی به دلیل مناسبت‌هایی که در ابتدای انقلاب داشته‌اند از این قلاب به خوبی استفاده کرده‌اند.

 درفیلم‌هایی که تا به حال تولید شده‌اند به جز یک یا دو مورد همگی به دنبال جدایی ت از ت بوده‌اند و اینکه به سمت کارهای ی نرود.
 
 اساساً فکر می‌کنم این فیلم‌ها نقد ت نیست و استفاده از متلک علیه ت نمی‌تواند فیلم باشد.
ت که پذیرفته حکومت کند قطعاً پذیرفته است که نقد نیز شود اما فیلم‌هایی که تا امروز ساخته شده‌‌اند نقد نیستند این فیلم‌ها خطرناک‌تر از نقد ت هستند.
 
 تا به حال ۱۵ فیلم با موضوع در سینمای ایران ساخته شده که به جز یکی از آنها می‌گوید ‌ها بروند مانند مردم کارکنند و نمی‌خواهد حکومت کنند، این همان حرفی است که غربی‌ها می‌زنند.

 یازدهمین جلسه سینما روایت ۱۳۹۳/۰۵/۱۹

پرونده ویژه "تصویر ت در رسانه"



 

بازیگران مشهور در نقش ت

40 بازیگر - 41 فیلم

 

 

01

تعداد زیادی از بازیگران در نقش ظاهر شده اند اما آنچه قابل توجه است میزان بکارگیری بازیگرانی است که سابقه نقش های طنز را دارند. نکته دیگر عدم آشنایی عوامل فیلم با شکل و شمای لباس ت است تا آنجایی که در فیلم کیمیا و خاک و مدرس بازیگر نقش (حامد بهداد / مرحوم خسرو شکیبایی) عمامه را برعکس بر سر گذاشته اند.

در ادامه فهرستی از بازیگرانی که در نقش قرار گرفته اند و خلاصه داستان هر فیلم را ببینید:

 

 1.   پژمان بازغی در فیلم روز ملاقات


در خلاصه داستان این فیلم آمده است:مسعود نوجوانی است که در کانون اصلاح و تربیت دوران محکومیتش را سپری می کند. او بچه بی سرپرستی است و از اینکه کسی را ندارد تا به ملاقاتش بیاید، رنج می برد. مسعود که اهل مشهد است برای امام رضا(ع) نامه می نویسد. چند روز بعد جوانی (رحمت) از طرف آستان قدس رضوی به ملاقاتش می رود. رحمت بعد از ملاقات مسعود به دنبال حل مشکل او می رود و قصد دارد که حکم آزادی او را از قاضی بگیرد. رحمت حکم آزادی مسعود را می گیرد اما از آن سو مسعود از کانون فرار کرده است. رحمت برای بازگرداندن مسعود به کانون و اجرا شدن حکم آزادیش به دنبال مسعود به سمت مشهد می رود.

ادامه مطلب


نمونه داستان برای رونق تولید و اشتغال‌زایی 1

اسدالله عسگراولادى، میلیاردر ایرانی از راز های تجارتش میگوید:

من اسدالله عسگراولادى هستم و سال ۱۳۱۲ در تهران متولد شدم. خانواده‌ام متدین و در سطح پایین جامعه بودند و با قشر ثروتمندان سروکار نداشتند. شغل پدرم پیشه‌ورى بود و مغازه عطارى داشت. ما سه برادر بودیم که هر سه از سن ۱۲ ـ ۱۳ سالگى کار در بازار تهران را شروع کردیم. روزها کار و شب‌ها درس. پس از گذراندن کنکور در رشته ادبیات پذیرفته شدم اما عصرهایى که فرصت داشتم به دانشکده اقتصاد هم مى‌رفتم چون ساختمان‌هاى دانشکده مقابل هم بود. گاهى سر کلاس‌هاى دانشکده حقوق هم مى‌رفتم. آن موقع رفتن به سایر دانشکده‌ها آزاد بود و مثل امروز کنترل و حراست هم در کار نبود.

 کارم را از صفر شروع کردم. اولین حقوقى که در دوره شاگردى گرفتم روزى ۲ ریال بود که مى‌شد ماهى شش تومان. تلاشم شبانه‌روزى و کار سخت بود. اولین تجارتم را با خرید یک کیسه کنجد به قیمت ۵۳ تومان از بازار تهران شروع کردم و آن کیسه کنجد را به نانوایى سر محل به قیمت ۷۰ تومان فروختم و این اولین سود من در تجارت بود. این مربوط به سال ۱۳۲۷ است.

تا سال ۱۳۳۴ کارمند بودم و در یک شرکتى کار مى‌کردم که فعالیتش در زمینه صادرات بود. به صادرات علاقه‌مند شدم اما پول نداشتم. تنها دارایى‌ام خانه‌اى بود که در خیابان شهید مصطفى خمینى به مبلغ ۵۶۰۰ تومان خریده بودم. در آن خانه من و دو خواهر و پدر و مادرم زندگى مى‌کردیم. اولین ماشینم که در سال ۱۳۳۳ خریدم یک فولکس به مبلغ ۵۹۰۰ تومان بود که با همین ماشین چند کیسه خواربار از بازار مى‌خریدم و بین نانوا و بقال توزیع مى‌کردم. سال ۱۳۳۴ تصمیم گرفتم تاجر شوم. به اتاق بازرگانى رفتم که کارت بازرگانى بگیرم، اما سنم اقتضا نمى‌کرد. چون حداقل باید 24 ساله مى‌بودم.

ادامه مطلب


نمونه داستان برای رونق تولید و اشتغال‌زایی 4

تاریخچه کاچیران از زبان مدیرعامل فعلی

آن روزها که تازه انقلاب به پیروزی رسیده بود و کشور هنوز از نظر اقتصادی و تولید دست پا بسته بود. برای بسیاری هنوز پیش‌بینی آینده کشور ساده نبود. برای همین برخی از سرمایه‌گذاران سعی می‌کردند دارایی‌های خود را از کشور خارج کنند. کسی به فکر سرمایه‌گذاری در آن اوضاع و احوال نبود و اگر افرادی چنین اقدامی‌ می‌کردند، مورد سرزنش دوستان خود قرار می‌گرفتند. چون تصویر روشنی از آینده اقتصاد ایران وجود نداشت.

همان روزها بود که پدربزرگم، سید صادق سبزواری با برخی از دوستان خود تصمیم گرفت صنعت چرخ خیاطی را در ایران بنیان‌گذاری کند، در حالی ‌که بسیاری از سرمایه‌داران و کارآفرینان ایرانی با توجه به جو ایجاد شده در ابتدای انقلاب، در حال خروج از کشور بودند و هرگز به این نمی‌اندیشیدند که در فضای جدید ایجادشده، سرمایه خود را برای توسعه فعالیت‌هایشان به‌ کار گیرند. سیدصادق، در سال ۱۳۵۸، سنگ بنای شرکت کارخانجات چرخ خیاطی ایران را گذاشت و کاچیران با سرمایه‌گذاری او و دوستانش متولد شد.

ادامه مطلب


نمونه داستان برای رونق تولید و اشتغال‌زایی 3

صادرکننده جهانی به اروپا و آمریکا

گفت و گو با بهروز فروتن، بنیانگذار کارخانه بهروز.

گفت‌وگو با بهروز فروتن به عنوان کارآفرینی که هیچ اعتقادی به شانس ندارد و خود را یک فروتن واقعی می‌داند از چگونگی ورودش به عرصه مواد غذایی آغاز شد و با پاسخ‌های او در مورد زوایای مختلف فعالیتش به پایان رسید.

 
• آقای فروتن از خودتان بگویید؛ شاید بهتر است اینگونه مطرح کنیم که بهروز چگونه وارد صنعت غذا شد؟ چه جرقه‌ای منجر به خلق بهروز شد؟

میوه‌ای که می‌بینید طول و زمانی را طی کرده است. بنابراین در مورد من هم 60 سال پیش که کودکی هفت ساله بودم باید دیده شود. در این سن، پدرم که امیرلشگر بود در طول ایام بیکاری، من را واداشت تا کارهایی را یاد بگیرم و امیدوارم همه بندبند حرف‌هایم برای علاقه‌مندان کارآفرینی هم مفید باشد.جوهره کار داشتن و از کار خجالت نکشیدن را در دوران کودکی به من آموختند در حالی که امروز جوانان ما کار کردن را عار می‌دانند. از سویی در بحث کارآفرینی بخشی ذاتی و بخشی هم اکتسابی است.پدرم را در 10 سالگی سه‌شنبه روز اول عید ساعت 9 از دست دادم. در واقع سایه پدر را به عنوان حاکم بر کار، دو سه سال دیدم؛ پدر پدربزرگم از گنجه آذربایجان بود اما پدرم و خودم هم در تهران به دنیا آمده و بزرگ شدیم.

دوران پرتلاطم بی‌پدری را به سختی طی کردم و چون کوچک‌ترین عضو خانواده بودم در واقع بخش عمده مشکلات برای من بود. من در کودکی از فروش درصدی محصولاتم مثل بادبادک، فانوس،‌ روروک و تعمیر دوچرخه و غیره و دسترنج کار در تعمیرگاه‌ها خودم را اداره می‌کردم و اموال پدری در زندگیم چندان نقش‌آفرین نبود و تحصیلاتم را در رشته مدیریت دانشگاه تهران ادامه دادم و چون ذاتا خودساخته بودم و رهبری و سرپرستی را دوست داشتم، معلمی را انتخاب کردم و نخستین شغل رسمی‌ام دبیری بود. چند سال بعد سوابق تدریسم را در کارهای دیگری خلاصه کردم اما به دلیل آگاه نبودن به مسائل اقتصادی دچار ضرر و زیان شدم. وقتی این اتفاق افتاد با توجه به اینکه یک دوره تخصصی فنی را در وزارت اقتصاد گذرانده‌ بودم وارد فضای کار فنی (ریخته‌گری، مدل‌سازی و قالب‌سازی) شدم. پس از اینکه دچار خسارت و ضرر و زیان در بحث تدریس شدم، تلاشم را بیشتر کرده و کار پیمانکاری ذوب‌آهن را آغاز کردم اما پس از مدتی در این حوزه نیز دچار ضرر شدم به طوری که مجبور به فروختن منزل مسی‌ام شدم و در منزل شخصی‌ام مستاجر شدم. در این زمان بود که به شدت در تنگنا قرار گرفته و به فکر کار و حرفه جدید افتادم و به پیشنهاد همسرم پخت شله‌زرد، ‌انواع ترشی‌جات و مرباها را در آشپزخانه منزل شخصی‌ام با نام محصولات بهروز شروع کردیم و در واقع جرقه این کار از سوی همسرم بود و در شرایط بی‌پولی، قرض و مشکلات بودم.

 مواد اولیه تهیه غذاها را با ژیانی که داشتم تهیه کرده و در زیرزمین منزل استیجاری‌ام پس از پخت‌؛ بسته‌بندی کرده و در بین مغازه‌ها توزیع می‌کردیم البته از همان شروع، کار را بزرگ دیدیم و تلاش کردیم که فعالیت به درستی انجام گیرد و به نام فرآورده‌های خانگی بهروز در بازار عرضه می‌کردیم.اما بعد دیدیم تولید خانگی هم با محدودیت‌های تامین مواد اولیه، ‌پخت، بسته‌بندی و توزیع مواجه می‌شود که اگر باید» نمی‌گفتم و اراده لازم را نداشتم شاید به شرایط فعلی نمی‌رسیدیم.

ادامه مطلب


نمونه داستان برای رونق تولید و اشتغال‌زایی 2

61 ساله و اهل آمل است. او نتیجه یک عمرکار و تلاش بی‌وقفه و خلاقانه است. با او در شرایطی مصاحبه کردیم که به تازگی و پس از ماه‌ها درمان جراحت‌های حادثه تصادف خودرو، برسرکار آمده بود، اما همانند گذشته فعال و پرجنب و‌جوش.

به کارش عشق می‌ورزد و اعتقاد دارد "این کشور نیازمند تولید و صنعت است. ما چند دانشگاه صنعتی داریم بدون اینکه صنعت داشته باشیم  و یا به آن اهمیت بدهیم ."

درگفته‌های او هزاران نکته است. ازشکست و تلخ کامی می‌گوید، از تدریس خصوصی و پرداخت دستمزد کارگران با درآمد تدریس. از عدم همراهی‌ها، نامرادی‌ها ومهم تر از همه بی‌اعتنایی خودش به ناهمواری‌های راه می‌گوید.

 سلیمانی نمونه یک کارآفرین ایرانی است. فکر و ایده نو را در تولید به کار انداخته و به دنبال منابع مالی و تجهیز رفته، خطر را پذیرفته، جانانه تلاش کرده تا توانسته است موفقیت را در آغوش بگیرد. حال که اندکی گشایش ملی پیدا کرده، فرصتی را برای دیدن و کاویدن از دست نمی‌دهد. به این‌جا و آن‌جا می‌رود تا از روند‌های مشابه در کشورهایی که در این حوزه‌ها جلوترند خبر بگیرد . نمایشگاه‌های صنعت مربوطه را از دست نمی‌دهد. کتاب‌های مدیریتی می‌خواند. با مشاوران مدیریت نیز بیگانه نیست. از آموزه‌های مدیریت به خوبی استفاده می‌کند. مجموعه فراورده‌هایی که زیر نظر او تولید و پخش می‌شوند بسیار متنوع است طوری‌که گاه نگران می‌شویم آیا این همه تنوع گرفتاری‌زا نیست.

مصاحبه با غلامعلی سلیمانی

ادامه مطلب


#ارسالی_اعضا

واقعا گاهی به عمل کار برآید به سخندانی نیست

محمد موحدی

همیشه برای این که به مردم منویات رهبری را گوشزد کنم سراغ محتوای علمی در زمینه اهمیت رونق تولید و کارآفرینی می‌رفتم؛ ولی گاهی احساس می‌کردم مخاطب من حرفهایم را می‌داند و قبول دارد و حتی می‌خواهد به آن عمل کند ولی راه و چاره‌اش را نمی‌داند؛ به خاطر همین با نگاه سؤالی، سخنان مرا بدرقه می‌کند.

برای پیدا کردن راه و چاره سراغ انسانهای با تجربه و کارآمد منطقه رفتیم و ظرفیتهای موجود برای فرهنگ کارآفرینی در منطقه خودمان را  مورد بررسی قرار دادیم.

1 چون منطقه ما در بخش بهمن از توابع شهرستان ابرکوه یزد، منطقه‌ای کویری و کم آب بود، مردم را به کاشت زعفران که نیاز به آب چندانی ندارد تشویق کردیم.

2 پرورش شتر در آن منطقه راحتتر و پردرآمدتر بود.

3 تغییر زمینهای گندم و چغندر به باغ پسته همین‌طور.

در همین اثناء متوجه شدم جهاد کشاورزی مردم را به کاشت گیاهان دارویی تشویق کرده است و مردم هم با شوق زائد الوصفی از این ایده استقبال کردند.
کاش تمام مسئولین در همه بخش‌ها اینطور به مردم رونق تولید را بیاموزند.

حالا وقتی در منطقه خودمان منبر می‌روم مردم همان توصیه‌ها را از اعماق جان می‌فهمند.

❓مبلغین گرامی، تابحال در مناطق تبلیغی از انسان‌های با تجربه و کاسب‌های حرفه‌ای برای اصلاح فرهنگ کار از کارمندی به کارآفرینی استفاده کرده‌اید؟!

ت برای گام دوم انقلاب باید مردم را سر خط کند تا بتوانند به مبارزه جنگ اقتصادی-فرهنگی بروند.

〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️
پرونده تبلیغ رمضان با رویکرد رونق تولید و اشتغال‌زایی

کانال مناهج در پیام‌رسان ایتا

کانال مناهج در تلگرام


برخی مسائل فرهنگی اقتصاد

هادی چیت ساز

اقتصاد چرخه‌ای است که دولت و مجلس، تولیدکننده و مصرف‌کننده در آن نقش دارند. دولت و مجلس، از جهت قانونگذاری درست و نظارت بر اجرای قوانین، اقتصاد را پیشرو یا کندرو می‌کنند. روی این یادداشت ناظر به ایشان نیست؛ چون ربطی به تبلیغ رمضان ندارد. اما دانستن ویژگی‌ها و مسائل دو گروه دیگر، یعنی مصرف‌کننده و تولیدکننده، از آن جهت که مخاطب ون هستند، حائز اهمیت است. در ادامه به مسائلی اشاره می‌کنیم که مانع تولید و مصرف می‌شود.

1 برخی از تولیدکنندگان خواسته یا ناخواسته، مردم را تحریم می‌کنند که به برخی از ابعاد آن اشاره می‌کنیم:

ادامه مطلب


 صرفا موعظه مردم؟
 ایجاد کسب و کار و ورود مستقیم در اقتصاد؟
 یا هدایتگری و تنویر اذهان مردم نسبت به واقعیت‌ها؛ تبیین جایگاه اقتصاد در دین؛ مبارزه با تفکرهای غلط رشدیافته در ذهن مردم؛ ارائه راهکارهای عملی به مردم و.

 تبلیغ رمضان، فرصت طلایی

〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️
پرونده تبلیغ رمضان با رویکرد رونق تولید و اشتغال‌زایی

کانال مناهج در پیام‌رسان ایتا

کانال مناهج در تلگرام


اکبر ابدالی

رهبر انقلاب در پیام نوروزی شان رونق تولید را کلید حل مشکلات کشور از جمله حل مشکل کاهش ارزش پول ملی بیان کردند. این بدان معناست که تورم یا همان کاهش قدرت خرید مردم (یا به اصطلاح عموم مردم گران شدن کالاها) در کشور با رونق تولید کنترل خواهد شد. در چند یادداشت این موضوع را بررسی می کنیم:

یکی از دلایل اصلی کاهش ارزش پول ملی رشد بالای #نقدینگی است. وقتی رشد نقدینگی سریع‌تر و بیشتر از رشد #تولید_ملی باشد یعنی همین مشکلی که در چند سال اخیر با آن مواجه بودیم، حجم پول در دست مردم بیشتر از میزان کالای موجود در بازار خواهد شد بنابراین قیمت کالاها بالا می‌رود درنتیجه باعث تورم می‌شود و ارزش پول ملی نیز کاهش می‌یابد.

معمولا دولت برای جبران کمبود کالا سعی می کند با واردات، کمبود کالا را جبران کند. اما این کار خود موجب کاهش ارزش پول ملی در بلند مدت خواهد شد. اولا واردات باعث تعطیل شدن واحدهای تولیدی داخلی و کارخانجات می شود و وابستگی به واردات افزایش می یابد، ثانیا منابع ارزی کشور که حاصل صادرات و فروش نفت است صرف واردات می شود در نتیجه کمبود منابع ارزی به اصطلاح عموم، باعث گران شدن دلار می شود و مجددا ارزش پول ملی کاهش می یابد.

 اما رونق تولید ملی از چند جهت این مشکلات را مرتفع می کند:

 ماحصل تولید، کالای ایرانی است و رونق تولید باعث فراوانی کالا میشود. خرید این کالاها بخشی از نقدینگی جامعه را جذب خود می کند و اجازه افزایش قیمتها را به دلیل کمبود کالا نمی دهد درنتیجه تورم کنترل و از کاهش ارزش پول ملی جلوگیری می شود و در واقع قدرت پول ملی افزایش می یابد.

 هجوم پول و نقدینگی مردم برای خرید #سکه و #دلار# و #مسکن و  #خودرو و. باعث افزایش قیمت این کالاها می شود و از آنجا که افزایش قیمت این کالاها اثر مستقیم و روانی بر روی تمام کالاها دارد موجب افزایش تورم و کاهش ارزش پول ملی می شود.    اما از طرف دیگر رونق تولید باعث سودآور شدن تولید می شود و بسیاری تشویق می شوند سرمایه خود را در بخش تولید هزینه کنند در نتیجه بخشی از نقدینگی و پول موجود در جامعه را جذب خود می کند تا صرف احداث صنایع و کارخانجات مختلف گردد.  بنابراین رونق تولید باعث جذب سرمایه های مردم در بخش تولید می شود و از فعالیتهای غیر مولد که منجر به کاهش ارزش پول ملی می شود جلوگیری می کند.

 تولید ملی می‌تواند به عنوان پشتوانه پول ملی باشد تا ارزش آن را حفظ کند.


〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️
پرونده تبلیغ رمضان با رویکرد رونق تولید و اشتغال‌زایی


کانال مناهج در پیام‌رسان ایتا

کانال مناهج در تلگرام


داستان، محرک رونق تولید و اشتغال‌زایی

علی مهدوی (سردبیر)

بی‌راه نیست اگر بگوییم: جذابترین ابزار برای هدایت ذهن و تخیل مخاطب، داستان» است. داستان، میان‌برترین راه برای اقناع و همراه کردن مخاطب است. به علاوه اینکه شاید مطالب و اطلاعات راحت فراموش شوند؛ اما داستان‌ها در ذهن مخاطب ماندگار خواهند بود و در صورت جذابیت، مخاطب داستان را برای دیگران تعریف خواهد کرد و بدین ترتیب تأثیر تبلیغ، تصاعدی خواهد بود.

برای موضوع رونق تولید و اشتغال‌زایی، چه از جهت تهییج مردم برای غیرت ملی و تقابل با کالای خارجی؛ چه تقویت روحیه در جنگ اقتصادی و چه ایجاد انگیزه برای کارآفرینی، نباید از کارکرد داستان غافل شد. حکایت مجتهدی که یک قرن پیش تنها با راه انداختن یک شرکت نساجی، سفارتخانه‌های انگلیس و روسیه را به وحشت و رعب ورشکستگی انداخت. حکایت مردی که با تنها با یک ژیان و در اختیار داشتن یک سالن کوچک و تعداد کمی نیرو، امروز رییس یکی از بزرگترین صنایع غذایی کشور (بهروز) است؛ داستان راه‌اندازی کارخانجات چرخ خیاطی کاچیران و هزاران حکایت دیگری که مردم را از کنج عزلت و راحت‌طلبی و نق‌زدن‌های بیهوده، به سوی کارآفرینی، رونق تولید، خرید کالای ایرانی و مهارت‌افزایی بیشتر سوق می‌دهد.

بی‌جهت نیست که خداوند متعال در قرآن کریم چه برای انگیزه‌سازی و چه برای انذار از داستان استفاده می‌کند. داستان، مخاطب را از عالم واقعی خود جدا می‌کند و در ساحت خیال به عالم داستان‌گو می‌برد؛ وقتی مخاطب با عبرت‌گیری از نکات داستان و تقویت اراده به عالم واقعی خود برمی‌گردد، تصمیم به تغییر می‌گیرد؛ چون دیگر خیلی از غیرممکن‌ها را ممکن و خیلی از نادانسته‌ها را می‌داند و می‌فهمد.

نکته دیگر اینکه هرچه از داستان‌های امروزی و عینی استفاده کنیم، تاثیرش در مخاطب بیشتر خواهد بود؛ تا داستانهای کهن. کما اینکه سیره شهدای معاصر تأثیرگذاری بسیار بیشتری در مردم دارد تا حکایت دیگر شهدا.

〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️
پرونده تبلیغ رمضان با رویکرد رونق تولید و اشتغال‌زایی

کانال مناهج در پیام‌رسان ایتا

کانال مناهج در تلگرام


مشکل اصلی اقتصاد

هادی چیت‌ساز



وظیفه ت نسبت به مشکلات اقتصادی چیست؟ آیا باید روش‌های جذب سرمایه و انواع کسب و کار را برای مردم توضیح دهد؟ آیا باید به مسائلی چون تورم، رکود، ت‌زدگی کشور، عدم مدیریت و قوانین سخت‌گیرانه بپردازد؟

به گفته کارشناسان مسائل اقتصادی، اقتصاد یک پازل بزرگ است که از تکه‌های بزرگ و کوچک تشکیل شده است و مشکلات نامبرده، تنها تکه‌های متوسط و کوچک آن هستند‌.

تکه‌های بزرگ این پازل، مسائل فرهنگی هستند، که تا آنها حل نشوند، چرخ اقتصاد چندان رونقی نمی‌بیند؛ مثل تولید ملی، تبدیل روحیه کارمندی به کارآفرینی، مهارت‌افزایی بیشتر، اصلاح الگوی مصرف، خرید کالای ملی، ارتقای کیفیت تولید، استفاده بهینه از منابع اولیه، ارتقای انگیزه تولیدکنندگان، همراهی تولید با دانش روز، مبارزه با دلالی، عدم آگاهی از انواع فرصتها و شغلها و. .

بر فرض بهترین کالای ایرانی تولید شود، ولی هنوز فرهنگ خرید ایرانی جا نیفتاده باشد؛ یا تولید بر اساس دانش روز نباشد، آیا می‌توان به اقتصاد مطلوب رسید و امید به رقابت در دنیای امروز داشت؟

تا وقتی فرهنگ عافیت‌طلبی و کار کمتر، یک شبه پولدار شدن، روح تجمل‌گرایی، عدم روحیه شکست‌پذیری ، اصلاح نشود، می‌توان اقتصادی در سطح ملی و جهانی داشت؟
جالب است، مردم ما چشم به اقتصادهایی چون ژاپن و آلمان و چین دارند، اما از سبک اقتصادی و روش‌های آنها بی‌خبرند. مثلا نمی‌دانند ژاپنی جماعت به کار زیاد، آلمانی به نظم و انضباط و چینی به بالابودن ساعت کار مفید مشهور است. یا نمی‌دانند همانقدر که داشتن سرمایه در ایجاد کسب و کار مهم است، تجربه‌اندوزی و به‌روزبودن هم شرط لازم است.

گاهی یک سؤال یا شبهه کوچک، انگیزه‌ای برای تولید یا توسعه باقی نمی‌گذارد. بنابراین وظیفه اول ت نسبت به اقتصاد، بازکردن گره‌های فرهنگی این موضوع است، نه جذب سرمایه یا معرفی انواع کسب و کار. فرهنگ که اصلاح شود، اقتصاد به ثبات خواهد رسید و چرخ تولید خودبه‌خود می‌چرخد.

〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️
پرونده تبلیغ رمضان با رویکرد رونق تولید و اشتغال‌زایی

کانال مناهج در پیام‌رسان ایتا

کانال مناهج در تلگرام


 درآمد؛ پرونده تبلیغ رمضان

علی مهدوی (سردبیر)

 ایام تبلیغی بهترین فرصت برای ارتباط ت با اقشار مختلف جامعه است. دغدغه جدی هر مبلغی این است که سؤال اصلی مخاطبینش چیست؟ چه موضوعی گره‌های ذهنی مخاطب را باز می‌کند و بیشترین بهره‌برداری از منبر و تبلیغ را در اختیار وی قرار می‌دهد؟ پرداختن به چه موضوعی، روحیه دین‌داری مردم را تقویت و امید و باورشان را مستحکم می‌کند؟ اینجاست که نوبت به اهم و مهم کردن معضلات دینی و فرهنگی مردم می‌رسد.

 براستی مگر می‌شود، امروز بدون اصلاح اقتصاد، از مردم انتظار دینداری داشت؟ یادمان باشد تا حرف از اقتصاد به میان می‌آید؛ نگاهمان به سمت دنیوی بودن این موضوع و تباینش با معنویت رمضان نرود. آخرت و ایمان مردم با اقتصاد گره خورده است. مگر رسول خدا(ص) نفرمود: کاد الفقر أن ی کفرا» یا نفرمود: العِبادَةُ عَشْرَةُ اَجْزاءٍ تِسْعَةُ اَجْزاءٍ فى طَلَبِ الْحَلال»؟ مبلغی که دغدغه و قصد تبیین دین دارد، بدون اعتنا به سؤال و نیاز اساسی مردم، موفقیتی هم دارد؟ امروز اساسی‌ترین مسأله جامعه -که کل کشور را دربرگرفته- اقتصاد است.

 یک دهه است که رهبر معظم انقلاب شعارهایی از جنس اقتصادی را به عنوان شعار سال انتخاب می‌کنند و این یعنی برای گذر از معضلات کشور -حتی معضلات دینی و فرهنگی- باید از گردنه بحران اقتصادی عبور کنیم. ت نیز موظف است سهم خود را در اقتصاد و به خصوص رونق تولید» ایفا کند. شاید پرسیده شود: موضوعی اقتصادی چه ارتباطی با تبلیغ -که از اساس امری فرهنگی است- دارد؟

 در جواب باید گفت:‌ هر معضلی در جامعه پیش می‌آید، هر صنفی متناسب با جایگاه حقوقی خود موظف است برای رفع آن، همت بگمارد. هیچ قشری مؤثرتر از ت برای هدایتگری فرهنگی و تحولات کلی جامعه نیست. اما ون برای اصلاح اقتصاد چه باید بکنند؟! صرفا موعظه مردم؟ ایجاد کسب و کار و ورود مستقیم در اقتصاد؟ یا هدایتگری و تنویر اذهان مردم نسبت به واقعیت‌ها؛ تبیین جایگاه اقتصاد در دین؛ مبارزه با تفکرهای غلط رشدیافته در ذهن مردم؛ ارائه راهکارهای عملی به مردم و.

 به حول و قوه الهی، #مناهج در پرونده جدید به مسأله تبلیغ رمضان با رویکرد رونق تولید و اشتغال‌زایی» خواهد پرداخت و ایده‌ها و محتوای لازم را خدمت مبلغین عزیز اسلام ناب عرضه خواهد کرد.

 همچنین منتظر دریافت یادداشت‌ها، ایده‌ها، تجربیات و محتوای ارسالی شما بزرگواران هستیم.

کانال مناهج در پیام‌رسان ایتا

کانال مناهج در تلگرام


نقش تبلیغ در رونق تولید و اشتغال‌زایی در کلام رهبر معظم انقلاب (دام ظله‌العالی)

برای دانلود کلیپ تصویری اینجا کلیک کنید

ظرفیت کشور برای پیشرفت، بیش از اینهاست؛ چرا استفاده نکردیم:

  •  عدم باور به کارآمدی نسل جوان
  •  غفلت از ثروت‌های عظیم انسانی و طبیعی کشور
  •  کم‌کاری و تنبلی
  •  اعتماد به نسخه بیگانگان
  •  تهای بانک جهانی.
  •  قبیله‌گرایی ی
  •  عدم مبارزه جدی با فساد
  •  اتکای کشور به نفت
  •  عیوب اساسی در سبک زندگی مثل: خرید کالای خارجی

کانال مناهج در پیام‌رسان ایتا

کانال مناهج در تلگرام


استاد علوی بروجردی:
ایشان [آیت‌الله وحید] نه‌تنها در مقام(به دنبال) مرجعیت نبودند، بلکه با ورود در مرجعیت مخالف بودند.
در زمان آیت الله خویی، کسانی بودند که احتیاطات آیت الله خویی را به آیت‌الله وحید مراجعه می‌کردند؛ اما ایشان حاضر نبودند به‌صورت رسمی به مرجعیت ورود کنند. بعد از مرحوم آیت الله خویی، با اصرار بسیاری از افراد، ایشان ورودی پیدا کردند تا زمانی که جامعۀ مدرسین بعد از فوت مرحوم آیت‌الله حاج شیخ محمدعلی اراکی لیستی هفت نفره از مراجع برای معرفی ارائه کرد، نام ایشان در آن لیست بود اما ایشان با این اعلام #مخالف بودند و لذا عقب کشیدند.

یک تا دو سال ایشان عقب‌نشینی کردند و فرمودند که نمی‌خواهند وارد شوند و دراین‌باره صحبت هم کردند. تا اینکه به‌هرحال وارد شدند. لذا تمایل خود ایشان این بود که در مقام تحقیق و تدریس باقی بمانند و وارد این عرصه نشوند. درواقع، ایشان خیلی پرهیز داشتند؛ یعنی یکی از مصادیق تارکاً لِهواه بودند. منتها استدلالی که ما برای ایشان داشتیم این بود که اینجا مسئله خواستن یا نخواستن شما مطرح نیست یا صحبت هواپرستی نیست، بلکه حوزه شیعه به امثال شما نیاز دارد. این‌همه شما در حوزه‌ها زحمت کشیده‌اید و برای امام زمان کار کرده‌اید، الان برای تصدی مرجعیت به شما نیاز دارند. مرجعیت یک ریاست نیست، بلکه یک مسئولیت بسیار سنگین است که پذیرفتن آن، دوش بسیار بااستقامتی می‌خواهد که این بار را بر روی آن بگذارند. به‌هرحال ایشان ورود کردند.
yon.ir/FYbG7

مناهج:
افرادی که اظهار فضل و اطلاع دارند، طبق شواهد و مستندات تاریخی بنویسند و بنگارند که به صواب نزدیکتر است.
خود حضراتی که امروز در مقام مرجعیت برآمده‌اند بر سیره و رویه متداول حوزوی #مرجعیت_گریزی اعتراف دارند؛ چرا برخی چشمشان را بر حقایق تاریخی می‌بندند؟ الله اعلم‌.

بر فرض که یکی دو مورد نقض تاریخی پیدا شود، آیا این تعداد موجب نسخ رویه‌ی دامنه‌دار چند قرن مشی علما و مراجع تشیع است؟! بی‌منطق و متعصب نباشیم.


تقابل علنی با سنت‌های عمیق حوزوی

علی مهدوی

 

با گذشت 12 سال از رحلت آیت‌الله فاضل لنکرانی(ره)، همچنان دفاتر ایشان در قم، تهران، کرج و مشهد، دایر هستند. پدیده‌ای که اگر نگوییم بی‌سابقه، کم سابقه است. طی ادوار مختلف،‌ سنت متداول حوزوی بر این استوار بوده و هست که دفاتر مراجع معظم تقلید پس از مرگشان تعطیل، مهر ایشان شکسته و فعالیت‌هایی همچون اخذ وجوهات شرعیه مردم به دیگر مراجع، ارجاع داده می‌شود. نمونه بارز آن شکستن مهر آیت‌الله اردبیلی(ره) است؛ که با استقبال گسترده علما روبرو شد و آیت‌الله مکارم فرمودند بقیه عزیزان (مثل استاد محمدجواد فاضل) چنین کنند. البته طبیعی است مرکزی به عنوان نشر آثار برای مرجع متوفی باقی بماند؛ اما فعالیت‌هایی فراتر از این، تقابل عملی با سنت حوزوی است.

 

این پدیده آثار و عواقب خطرناک بسیاری ممکن است به همراه داشته باشد. از جمله:

ادامه مطلب


هادی چیت‌ساز

 

حضرت امام(ره) در منشور ت، علاوه بر تخصص در فقه و اصول و سایر علوم حوزوی، شرایط دیگری را برای مجتهد می شمارند که عبارتند از:

۱.  احاطه به مسائل زمان خود

۲.  تخصص در مسائل ی و اظهار نظر سنجیده

۳.  آشنایى به روش برخورد با حیلهها و تزویرهاى فرهنگ حاکم بر جهان،

۴.  داشتن بصیرت و دید اقتصادى،

۵.  اطلاع از کیفیت برخورد با اقتصاد حاکم بر جهان،

۶.  شناخت تها و حتى یون و فرمولهاى دیکتهشده آنان؛

۷.  درک موقعیت و نقاط قوّت و ضعف دو قطب سرمایه دارى و کمونیزم؛

۸.  زیرکى و هوش و فراست هدایت یک جامعه بزرگ اسلامى و حتى غیر اسلامى

۹.  خلوص و تقوا و زهدى که در خور شأن مجتهد است

۱۰.  مدیر و مدبر

۱۱.  نگاه حکومتی به فقه

(صحیفه امام، ج۲۱، ص۲۸۹)

 

اکنون جای این سؤالات است:

حضراتی که سودای مرجعیت دارند، به غیر از کارهای علمی حوزوی، چه سابقه ای در این شرایط دارند؟ مدیریت و مدبریت آنها کجا آزموده شده است؟

اگر در مسائل اقتصادی بصیرت دارند، چرا در مسئله FATF موضعی نگرفتند؟ یا چرا تا کنون در راستای تحقق نظریه اقتصاد مقاومتی، اعم از فعالیت علمی یا حمایتی، کاری نکرده‌اند؟

اگر جریان شناسی ی دارند و از فرمولهای یون باخبرند، چرا با اعضا فتنه دیدار کرده، یا با سکوتشان از آنها حمایت می کنند؟

اگر نگاه حکومتی به فقه دارند، چرا با لیبرالها و سکولارها دیدار می کنند؟

 

جواب این سوالها، همان شاخص‌هایی هستند که ردای مرجعیت را هرگز اندازه تن سوداگران مرجعیت نمی‌داند. غیر از این است که می‌خواهند برای مرجعیت آینده، همه را از خودشان راضی نگه دارند؟ اینکه به سادگی از کنار این همه مسئله در جامعه می‌گذرند، تا نکند به کسی بربخورد، نباید ما را مشکوک کند؟

 


مصاحبه استاد محمدجواد فاضل

 

این حرف که اگر چیزی [از وجوهات مرجع متوفی] باقی مانده باید به یک مرجع اعلم داده شود؛ هیچ ملاک فقهی ندارد. ضابطه فقهی این است که وجوهات باید زیر نظر یک مجتهد مصرف شود. آنچه از یک مرجع باقی می‌ماند، حتی اگر [آن مرجع] یک وصی غیر مجتهدی برای آن قرار داد و معین کرد که کجا مصرف شود، باز از جهت فقهی مشکلی ندارد. پدر ما (آیت‌الله فاضل) فرموده: یا صرف شهریه کن یا مرکز فقهی یا آنچه خودت مصلحت می‌دانی!!

مقلدین ایشان نزد ما آمدند و گفتند یک سوال فقهی داریم: شما شخصا می‌توانید وجوهات بگیری یا خیر؟ گفتم: بله.

 اوایل مرجعیت رهبری از ایشان استفتائی شد: ایشان فرموده بودند: که وجوهات باید با نظر رهبری باشد [با اذن ایشان اخذ شود]. این در قم و بین آقایان مراجع سر و صدا داشت. من یک هفته هیچ تصرفی در وجوهات نداشتم و همان موقع (سال ۷۴ ، ۷۵) بررسی کردم که آیا واقعا خمس را باید داد به #ولی_فقیه یا هر مجتهد جامع‌الشرایطی می‌تواند بگیرد؛ همان زمان بر حسب ادله به این نتیجه رسیدم که هر مجتهدی یجوز له الإفتاء» و هر مجتهدی یجوز له اخذ الخمس»؛ با دو شرط: مجتهد باشد و مصرف درست داشته باشد.

 

حاج آقا مهدی شب‌زنده‌دار در آن جلسه (جامعه مدرسین) گفتند: مرحوم آشیخ کاظم تبریزی که در علمیت مورد اتفاق همه بود، افراد می‌آمدند و محاسبات خمسشان را نزد ایشان انجام می‌دادند؛ اما انقدر احتیاط می‌کرد که پول از اینها نمی‌گرفت. یعنی احتیاط اقتضا می‌کند که خمس نگیر.

منبع: مباحثات

 

در این دفتر چگونه به سؤال‌های مقلدین پاسخ داده می‌شود؟

آن‌ها که بر تقلید آقا باقی مانده‌اند اگر مسئله جدیدی داشته باشند #نظر_خودم را می‌پرسند و من نظر خود را برایشان می‌گویم و در مسائلی که نظر مرحوم والد سؤال می‌شود فتوای ایشان را بیان می‌کنیم.

معمولاً مرجع تقلید کسی را وصیّ خودش قرار می‌دهد که مجتهد باشد چون وصی او می‌خواهد در اموال و وجوهات شرعیه تصرف کند. بعد از فوت آقا خیلی از مقلدین ایشان از من خواستند که رساله بدهم حتی اینجا هم زیاد آمدند، ولی نپذیرفتم منتها اگر سؤالات جدید داشته باشند هم در سایت و هم در دفتر جواب می‌دهم.

منبع: شبکه اجتهاد


هادی چیت‌ساز

 

امروزه با اینکه بازار علوم انسانی و مباحث فقهی در آنها کساد است، اما بازار فقاهت در مسائل رساله‌ای داغتر از قبل شده است تا جایی که برخی بر خلاف سیره سلف، به استقبال مرجعیت رفته‌اند. افزون بر اینکه نیاز شدید جامعه به مسائل جدید و علوم انسانی بیشتر احساس می‌شود. رهبر معظم انقلاب در ضرورت این مسئله می‌فرمایند:

به نظر ما در حوزه‌های علمیه بایستی اهداف جداگانه‌ای را مورد توجه قرار داد. یک هدف، ساختن مجتهد فقیه متخصص فنی. باید فقهائی باشند و مجتهدینی باشند؛ این یک هدف. افرادی با استعدادهایی در حدّ خاص، و با شوق و علاقه بایستی بروند طرف اینجور درس خواندن. در کنار اینها کسانی باشند که قدرت استنباط پیدا کنند و بتوانند از منابع اسلامی، معارف الهی را به دست بیاورند؛ اما نه به قصد اِفتاء. نه به قصد این‌که در فقه یک انسان متبحر متخصص بشوند، نه! به قصد این‌که بتوانند معارف اسلامی را که بحثهای فراوان و کتابهای فراوان و مباحث لازم برای به خصوص جامعه‌ی امروز ما در آنها هست، اینها را استخراج بکنند و دراختیار مردم بگذارند؛ در اختیار نظام بگذارند.

و ما امروز چقدر احتیاج داریم به اینجور استنباطها. در حقیقت مجتهدین درجه‌ی دو، که اینها اگر چه از لحاظ عمق فقهی و درسی، درجه‌ی دو هستند، اما ممکن است از لحاظ سعه‌ی نظر و مُتِحَنِّن بودن، از آن دسته‌ی اوّل حتی قویتر و بالاتر و همه‌جانبه‌تر باشند. (بیانات در مراسم سالگرد شهادت دکتر مفتح، ۲۶ آذر ۱۳۶۴)»

 

ادامه مطلب


محمد حق‌پرست

 

برخی همیشه در برابر جریان تحول خواهی، شبهه تراث» و سیره سلف» را مطرح می‌کنند. وقتی می‌گوییم برخی کتابها باید اصلاح، و برخی باید حذف شوند، سریعا می‌گویند علمای سابق همینها را خواندند. وقتی می‌گوییم نظام پرداخت شهریه باید اصلاح شود و ارتقا پیدا کند، می‌گویند علمای سابق با همین اندک زندگی کردند و علم را پیش بردند.

 

اما برخی از همین جماعتی که همیشه داعیه دار تراث و سیره گذشتگان و سلف صالح هستند، پای ادعای مرجعیت که می‌رسد، مبنای سیره اخلاقی سلف در مرجعیت که مهمتر از سیره علمی است، دیگر ارزشی ندارد. گویا مسئله مهمی در میان است. آری، تکلیف‌تراشی مرجعیت و تقلید و بیت و دفتر و دستک و وجوهات.

 

یادشان می‌رود که سلف صالح در برابر ادعای مرجعیت چه سیره‌ای داشتند. سلف صالح، قبل از ادعای مرجعیت، ادب مرجعیت داشتند. حتی اگر مردم به سراغشان می‌آمدند، تا زمانی که استادشان زنده بودند، فکر رساله و استفتاء هم به ذهنشان نمی‌رسید. اینکه سلف صالح، همیشه از مرجعیت فراری بودند و به دیگری می‌سپردند.

اما برخی مسابقه رساله و استفتا و شهریه گذاشتند و با وجود تمام کارهای بر زمین مانده، به تکلیف مرجعیت رسیده‌اند.

 


 آیا مجتهدین اجازه پاسخگویی به استفتائات دارند؟

علی مهدوی

 

خبر اعلام مرجعیت از سوی چندتن از فضلا، بحث داغ این روزهای حوزه علمیه است. تا آنجا که فقط محدود به این افراد نماند و شامل حال فضلایی که اقدام به انتشار استفتائات -در سایتشان- نموده‌اند هم شد؛ ولو اینکه ادعایی برای مرجعیت ندارند. لذا این گمانه‌زنی مطرح شد که چرا فقط آقایان نشست اساتید مورد هجمه رسانه‌ها قرار گرفتند و دیگرانی که دارای سایت و استفتائات هستند چرا در حاشیه امن هستند؟!

 

آنچه به نظر می‌رسد این است که در دو سطح باید به این مسأله پرداخت:

 1. انحصار افتاء در سطح رساله‌های متداول

در ساحت کلی فقه و مسائلی چون مباحث کلی عبادات و معاملات، وقتی مراجع معظم تقلید ورود کرده‌اند و پاسخگوی سؤالات مردم هستند، دیگر ومی ندارد مجتهدین هم به پاسخ استفتائات روی بیاورند؛ که اگر مجتهدی چنین کند، به معنای مقدمه‌چینی برای اعلام مرجعیت خواهد بود، هرچند که در علن کتمان کنند. وگرنه چنین امری چه سودی خواهد داشت؛ جز تضعیف مرجعیت؟

 

2. عدم انحصار افتاء در مسائل تخصصی

امروز نظام اسلامی به شدت نیازمند ورود علمی مجتهدین به ساحات مختلف زندگی بشر است. از سبک زندگی، خانواده و تربیت گرفته تا معماری، هنر و مدیریت‌های خرد و کلان. از این حیث برای هیچ مرجعی امکان ورود تخصصی در تمامی ابعاد فقهی میسر نیست. ضعف اصلی، امروز اینجاست که مجتهدین بسیاری باید در این مسائل احساس تکلیف کنند و بجای اختیار کردن کرسی مرجعیت، خود را وقف اسلام کنند. لذا اگر مجتهدی در فقه اقتصاد، فقه معماری، یا حتی فقه تربیت و خانواده ورود کند، به تألیف کتاب و تنظیم چارچوب‌های آن علم بپردازد و حتی به پاسخگویی استفتائات در زمینه تخصصش بپردازد، نه تنها هیچ اشکالی ندارد، بلکه راهی برای برون رفت بسیاری از معضلات نظام اسلامی گشوده است. اینکه اسناد فرهنگی و اقتصادی غربی توسط دولتها بر جامعه اسلامی تحمیل می‌شود، بسیاری از اوقات ریشه در عدم ورود تخصصی حوزه علمیه به مقدار بایسته بوده است. در واقع مجتهدین، نظریه پردازان نظام اسلامی هستند و به عنوان بازوی قدرتمند مراجع معظم تقلید، باعث تحقق حداکثری دین در جامعه خواهند شد.


 علی مهدوی (سردبیر)

 

بالاترین منصب دینی در جامعه، مرجعیت است.مرجعیت و زعامت شیعیان بخاطر جایگاه خاصی که دارد، طی قرون متمادی و از همان ابتدا دستخوش نفوذ دشمن، حرص بر ریاست‌طلبی و انواع آمال نفسانی بوده است؛ کما اینکه مراجع حقیقی نیز همیشه از مقام و منصب و موقعیت، فراری بوده‌اند. لذا این بیداری زعمای دین و بصیرت مردم بوده است که توانستند اعلم علما را بر کرسی ریاست دینی تشیع بنشانند و قوت و اقتدار مرجعیت را از هرگونه آسیب و ناهنجاری مصون نگه دارند.

 

اکنون با ورود شاگردان مراجع تراز اول به صحنه اعلام مرجعیت، سؤالات و ابهامات فراوانی پیش روست از جمله:

 آینده مرجعیت چگونه خواهد بود؟

با تکثر مرجعیت، اقتدار و هیمنه‌ی مرجعیت رو به افول نمی‌گذارد؟

چرا در زمانه‌ای که هیچ اجازه اجتهادی امضا نمی‌شود، اعلام مرجعیت رو به فزونی گذاشته است؟

غیر از مراجع، دیگر مجتهدین نیز حق پاسخ به استفتاء دارند؟

برای اعلام مرجعیت، ضابطه و سازوکاری لازم نیست؟

چرا تنها گزینه برخی حضرات، اعلام مرجعیت و تاسیس بیت است؟ چرا در علوم فقاهی روی زمین‌مانده ورود نمی‌کنند؟

آیا در شرایط تقلید نباید بازنگری شود؟ روش برخورد با تزویرهای فرهنگ حاکم بر جهان، بصیرت ی، بصیرت و دید اقتصادی و.

ششمین پرونده مناهج با عنوان سودای مرجعیت در نظر دارد به ابعاد جدیدی از این قضیه بپردازد.


آخرین مطالب

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها